آنالیتیک

تحلیلی بر معارف از نوع سنتی اش

My Photo
Name:
Location: Iran

Sunday, May 07, 2006

غر نزن

خیلی سخته وقتی می بینی یکی از منظر قدرت داره یه چیزایی می گه که همش حرفای صد تا یه غازه
خیلی سخته وقتی می بینی یکی بر خلاف باورش داره یه چیزایی می گه که اصلا بهش اعتقاد نداره
خیلی سخته وقتی می دونی که حق با توئه ولی حقتو نمی دن وتو هم نمی تونی چیزی بگی
خیلی سخته وقتی باید برای خوش آیند دیگران کاری کنی که خودت از اون کار خوشت نمی آد
خیلی سخته وقتی می بینی کسی که بهت می گفته دوستت داره برای رهایی از موقعیتش بهت دروغ می گفته
خیلی سخته وقتی تو روزنامه و تلویزیون خیلی حرفها رو واسه خر کردن تو می گن و تو نمی تونی هیچی بگی
خیلی سخته که به خاطر ضعفهات باید به دیگران سواری بدی و دم نزنی
خیلی سخته که به خاطر ترس مجبور بشی تو یه فرم دینتو اسلام بزنی درحالیکه اعتقادی بهش نداری
خیلی سخته که برای اینکه بهت وام بدن باید عضو بسیج بشی و چاکرم، نوکرم کنی
خیلی سخته وقتی می فهمی چی داره به سرت میاد ولی هیچ کاری هم از دستت بر نمیاد
خیلی سخته وقتی به خودکشی فکر می کنی ولی توانایی انجامشو نداری
خیلی سخته وقتی یکیو دوست داری ولی نمی تونی بهش دسترسی پیدا کنی
خیلی سخته وقتی می دونی ایراد کارت کجاس ولی اونقدر بی عرضه ای که نمی تونی تغییرش بدی
خیلی سخته وقتی می دونی همه برای گذران زندگی، به وفور دروغ می گن و تظاهر می کنن و به روی خودشون هم نمیارن
خیلی سخته وقتی می فهمی تو یه طویله گیر افتادی که همه فرهنگ زیر شکمی دارن
خیلی سخته وقتی به خاطر دیگران اونجوری که می خوای نمی تونی زندگی کنی
خیلی سخته که مشکل اصلی یک کشور بدحجابی باشه
البته زیاد هم سخت نگیر اگه یه مدت از این کارا کنی برات عادی می شه و از فرداش اگه از این کارا نکنی فکر می کنی که مرض گرفتی
نتیجه گیری اخلاقی : اونی باش که دیگران می خوان

5 Comments:

Anonymous Anonymous said...

مطالبت رو با دقت خوندم در ظاهر کاملا معقول بود . ولی احساس کردم در لابلای شرایطی که اون رو سخت دونستی به عمد یکی دو مورد رو قرار دادی و و از این طریق خواستی عقیده (درست یا نادرست ) خودت رو به ذهن مخاطب القا کنی . از پیامی هم که برام نوشتی تشکر میکنم هرچند رابطه عصر اتم و پوشش را متوجه نشدم و کاش منظورت رو از منطق روشنتر و مصداقی تر بیان میکردی.

6:37 PM  
Anonymous Anonymous said...

سلام .متاسفم از اینکه باز هم مثل دفعه قبل با عباراتی که ربطی به موضوع نداره خواستی نظرت رو القا کنی . تعریفی که من از منطق میشناسم اصول و قواعدیست که توان درست اندیشیدن رو به آدم میده یعنی مجموع قواعدیست که که اگر به کار بره جلوی لغزش و خطای فکری رو میگیره .اگر با حفظ این قواعد مطلبی رو بیان کنید میپذیرم و قانع میشم .درضمن خوشحال میشم اگه شما هم تعریفی از منطق دارید بیان کنید.قسمت دوم مطلبت رو کاملا قبول دارم و با تاسف باید عرض کنم که هنوز مسائل عصر حجر در نظام فکری شما حل نشده . ولی از اینکه وقت گذاشتی و به ما سر زدی تشکر میکنم .

9:07 AM  
Anonymous Anonymous said...

http://www.oshagh.com

1:31 PM  
Blogger parmis saadi said...

بابک جان من می خوام خودم باشم برای همین همه این سختیهایی که تو ازش حرف زدی من هر روز بهشون فکر می کنم. می خواهم فریاد بزنم که می خوام خودم باشم

10:22 PM  
Anonymous Anonymous said...

خيلي سخته وقتي همه اينا رو ميدوني و مجبوري به خودت تلقين كني كه عادت كردي مجبوري بگي كه من گرفتار اين تضاد ها نشدم چون من ميتونم خودم باشم ... ولي اين طور نيست ما چيزي غير از خودمونيم همش تظاهره... خيلي سخته كه ميتوني خود رو بكشي ولي با مرگت هم باعث بد بدبختي ديگران ميشه ... چقدر قشنگه نه؟ آره من دارم سخت ميگيرم آخه ليوان هاي من نيمه پر نداره

2:08 AM  

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home