آنالیتیک

تحلیلی بر معارف از نوع سنتی اش

My Photo
Name:
Location: Iran

Friday, September 21, 2007

جهل


جـــهـل

نويسنده : بابي كوهي

بطور حتم تمامي انسانها از جهل و انسانهاي جاهل گريزانند تمامي نا بهنجاريهاي انسان ناشي از عدم شناخت مي باشد. عدم آگاهي صحيح از يك مطلب موجب ناداني نسبت به آن مي گردد و در اين حالت كه انسان در ناداني قرار دارد يك عامل خارجي مي تواند با سو استفاده از ناداني فرد، آن ندانستن را تبديل به جهل نسبت بدان گرداند.شايان توجه است كه اين جهل از ديدگاه فرد مبتلا بدان عين سلامت است .
ولي چونكه اين جهل بر اثر عامل خارجي ايجاد گرديده و قبل از آن نيز بينشي نسبت به آن موجود نبوده آن فرد تحت احساسات بدان گرايش پيدا كرده است . بينش نسبت به يك مسئله از راه احساسات حاصل نمي گردد بلكه از راه تعقل و انديشه حاصل مي گردد. در نظر بگيريد شخصي به يك مكان مقدس (از ديدگاه خودش ) مي رود و در آنجا خواسته اي از خواسته هايش بر آورده مي گردد . بعنوان مثال كسي كه بيماري دارد و پس از مراجعه به آنجا مريضيش مورد معالجه قرار مي گيرد و اين مطلب را پايه اي براي قبول يك سري اعتقادات قرار مي دهد . مسلما در اين سيكل هيچ جايي براي استنتاج وجود ندارد چون اصولا دو موضوع بيماري و خواسته يك فرد براي علاج با هم سنخيتي ندارند . اين مطلب بهمان اندازه مضحك است كه بگوئيم اگر بيماري فلان كس معالجه شد در اثر عطسه گورباچوف بوده است اين دو مطلب نيز با هم سنخيتي ندارند و اصولا در بك مجموعه قرار نمي گيرد البته انسانهاي نيز كه داراي گرايشهاي مذهبي از نوع ضعيف مي باشند (احساساتي ) در اين موارد روش لاادريگري را پيش مي گيرند ، اينان همانا فقط به نتيجه عمل نگاه مي كنند و نه به سيكل به بار نشستتن آن حال با اين مقدمه جهل را به دو نوع تقسيم مي كنيم :
1-جهل تئوري 2-جهل عملي
البته به نوعي مي تواند اينها تبديل به خرافات نيز گردد . در اين مقال سعي بر اين دارم با بررسي تاريخي به چند مورد از آنها اشاره كنم .

ازلام يا استخاره :
به آئين ازلام در قرآن در سوره مائده ، آيه 90 چنين اشارات گرديده است : (اي مومنان از شرابخوري ، قماربازي ، بت پرستي ، و آئين ازلام دوري كنيد كه آنها اعمال پليد و كارهاي شيطان هستند ). از لام عبارت از نوعي استخاره بوده است كه عربان جاهلي و بت پرستان پيش از اسلام ، در پيشگاه بت هيل در خانه كعبه انجام مي دادند وسائل استخاره ازلام عبارت بوده از هفت نيزه كه در داخل كعبه در پيش روي هبل نصب كرده و بر هر كدام آنها اين كلمه ها را نوشته بودند : در اولي (الله عزوجل ) ، دومي (لكم) ، سومي (عليكم ) ، چهارمي (نعم ) ، پنجمي (منكم ) ، ششمي (من غيركم ) هفتمي (الوعد) (1)
طبري اين كلمات را بصورت نعم ، لا ، منكم ، ملصق آورده است . صاحب و خواهان استخاره بايستي پيش از انجام آن مقداري پول و هدايا به هبل تقديم مي كرد و سپس متصدي استخاره رو به هبل مي گفت اين فلان كس است حق را به او نشان بده. (2)
عربهاي جاهلي در مواردي كه ترديد نسبت به نوزاد ، مسافرت ، ازدواج ، و … داشتند به استخاره ازلام متوسل مي شدند . (3)
عبدالمطلب جد محمد در حفر و تعمير چاه زمزم نذر كرده بود كه چنانچه از آن چاه آب بيرون آيد ، اگر داراي ده پسر گرديد يكي از آنان را در پيشگاه بت هبل قرباني كند و چون چنين شد و داراي ده پسر گرديد براي تعيين نام يكي از پسران به استخاره متوسل شد كه قرعه بنام عبدالله پدر محمد افتاد سپس اسم عبدالله را در برابر صد شتر قرار داد باز هم بنام عبدالله اصابت كرد و تاده بار اينكار را تكرار كرد تا سر انجام به نام صد شتر اصابت كرد و عبدالله رها شد. (4)
حال خود قضاوت كنيد اكنون بعد از گذشتن چند هزار سال از اين موارد هنور هم اين امور در ميان بعضي افراد موجه جلوه مي كند در صورتيكه اين ريشه در جاهليت پيش از اسلام دارد . در نوع پيشرفته تر مراجعه به فال حافظ و … را نيز مي توان مشاهده كرد كه بين افراد حتي بي دين نيز تا حدودي مرسوم است . پس واضح است كه فال حافظ و يا فال ورق ، فال قهوه و غيره نيز از همين عقايد پيش از اسلام نشات گرفته است . جاي بسي تاسف است .

موجودات توهمي (جن ، غول ، شيطان ، ديو ، فرشته )
اعتقاد به جن و پري و … گونه اي تكامل يافته از عقايد آني ميسم ( جان گرايي ، پرستش روح ) مي باشد معتقدان بدان براي انسانها ، حيوانات ، گياهان و … قائل به نيروهاي نامرئي مي باشند ( ارواح ) كه اين ارواح در تمامي زمين و آسمان در حال رفت و آمدند . بعقيده آني ميست ها اين ارواح به دو دسته پاك و شر تقسيم مي گردند. . اين معتقدات بعدها بصورت كاملتر در آمده و در قالب جن و شيطان (ارواح زيان رسان ) تكامل يافته و در قالب ملائكه و فرشته (ارواح سودرسان ) نمود يافته است . عربان جاهلي با طريقه زندگي خود اعتقاد به آنها را تائيد مي كنند . سيد محمود شكري آلوسي شرح مفصلي درباره تصورات عرب جاهلي در باب اجانين و شيطان پرستان آورده است كه به نمونه اي اشاره مي كنيم : بعضي از عربان بيابان گرد . جن مي پرستيدند و چون از بيابانهاي خلوت مي گذاشتند ، مي گفتند . ( از شر و آزار اجانين اين بيابان به رئيس آنها پناه مي برم ) .
اين موضوع در اسلام نيز تائيد گرديده در قرآن به جن پرستي اعراب اشاره گرديده است . سوره جن آيه 6: بودند كساني از عربان كه به بزرگان جن پناه مي بردند و در سوره انعام آيه 100 : براي خدا شريكاني از جن در پرستش قرار دادند و در سوره سباء آيه 41 : بودند مرداني از اعراب كه جن مي پرستيدند و بيشترشان به اجانين اعتقاد داشتند و در سوره ياسين آيه 60 : آيا با شما عهد نبستيم كه شيطان را نپرستيد و او دشمني آشكار است براي شما . اين تصورات در اسلام نيز متجلي است و در موارد مختلفي در مورد آنان صحبت گرديده است و حتي سوره اي بنام جن نيز در قرآن وجود دارد . در بيشتر جاهاي قرآن ، جن در رديف انسان و بلكه از آن جلوتر ذكر گرديده است (5).
در اسلام براي اين توهمات قائل به موجوديت مي باشند و نه براي پرستش بدانها در هر صورت در دنياي امروز اينها جزو موجودات خيالي مي باشند . جاي بسي تاسف است .

اماكن متبركه :
يكي ديگر از خصوصيات دين عرب جاهلي ، پرستش و زيارت مكانهاي مقدس بوده است . اين اماكن در مناطق مختلف عربستان وجود داشتند كه ابن كلبي در كتاب اصنام به چند تاي آن اشاره كرده است . عربها در دوره جاهليت مناسك عبادات و غيره را در ارتباط با اين اماكن انجام مي دادند و اكنون نيز بعضي فرق اسلامي در ارتباط با امكان متبركه خود اين كارها را انجام مي دهند . بهنگام ظهور اسلام پيامبر بجز كعبه همه موارد مشابه را ويران نمود و تنها كعبه را ابقاء نمود و آنرا خانه خدا (بيت الله الحرام ) ناميد و زيارت آنرا با تغييراتي بر مسلمانان واجب نمود . علاوه بر كعبه اماكن ديگر از قبيل مسجد الاقصي و مسجد النبي براي عبادت مجاز هستند و اين حديث از پيامبير در اين ارتباط وجود دارد : فقط به زيارت سه مسجد بروند ، مسجد الحرام ، مسجد الاقصي ، مسجد النبي ، خداوند يهوديان و مسيحيان را لعنت كند كه آثار پيامبران خود را معبد قراردادند. در ارتباط با اماكن متبركه نيز چيز جديدي در اسلام نبوده و در دوره جاهليت نيز مرسوم بوده است ولي فقط اسلام تغييراتي بدان داد . از اين قبيل موارد مي توان به معبد بزرگ دلف در يونان قديم اشاره كرد . و يا معبد اورشليم در فلسطين قديم.

داستان ابرهه
طبق روايات عرب ، ابرهه معبدي بزرگ در صنعا ساخت و مردم را بعبادت آن فراخواند تا از توجه مردم به كعبه بكاهد و داعياني به بلاد عرب فرستاد تا تبليغ كنند ولي مردم آنها را كشتند و مردي از بني فقيم از تعصب به آن معبد بي حرمتي كرد . ابرهه خشمگين شد و بقصد تخريب كعبه به مكه روان شد و جريان ابابيل و غيره . اين واقعه را عام الفيل ناميدند . در درستي اين واقعه بويژه پرندگان ابابيل ذكر شده در قرآن كه بر سر ابرهه و سپاهيانش سنگ ريخته آنها را كشتند ترديد هست . دكتر خزائلي مي نويسد : (واقعه پرندگان سنگ بار را نمي توان حقيقي دانست . بنظر من ابابيل جمع آبله است و مويد اين روايت است كه بموجب آن هلاكت قوم ابرهه بوسيله آبله صورت گرفته است )(6).
واقعه لشگر كشي ابرهه به مكه نيز براي ويران كردن كعبه نبوده بلكه بنظر محققان قصد حمله به حكومت حيره ، كه دست نشانده ايران بوده را داشته اند كه بعلت ابتلا به بيماري آبله از آن صرفنظر گرديده و به يمن باز گشتند .

عطسه:
از جمله عقايد خرافي عرب جاهليت در اين زمينه بود و مي پنداشتند كه اين امري شوم است . بعبارت ديگر آنرا مقدمه اي براي خطر احتمالي مي شمردند . اگر از دور عطسه اي به گوششان مي رسيد مي گفتند . شومي و بلاي عطسه به جان سگهايم بيافتد . اگر يكي از دوستانشان عطسه مي زد مي گفتند: طول عمر و شادابي و جواني باد (عمرا و شبابا) اگر از غريبه اي مي شنيدند مي گفتند : بدرد كبد و سياه سرفه گرفتار شوي (ورياو قحابا) و سپس مي گفتند شومي آن گريبان خودت را بگيرد ( بك لابي ) . حال بنگريد كه چنين چرندياتي هنوز هم در بين مردم جايگاه دارد . جاي تاسف است .


نتيجه گيري :
همانطور كه ملاحظه فرموديد در اين مقال سعي بر اين بود كه بررسي چند نمونه جهالت كه در بين مردم وجود دارد پرداخته شود . از اين قبيل موارد كم نمي باشد كه با توجه به اهميت آنها به چند نمونه اشاره گرديد . همچنين خواننده متوجه مي گردد كه بسياري از عقايد در اسلام ريشه در دوره جاهليت دارد .
موفق باشيد
بابي كوهي

1-تاريخ يعقوبي ، چاپ نجف ، ج 1 ، ص 215
2-تاريخ الامم و الملوك ، ج 2 ، ص 174
3-بلوغ الارباب ، ج 1 ، ص 205
4-سيره اين هشام ، ج 1 ، ص 141
5-سيد محمود شكري الوسي : بلوغ الارباب ، چاپ بغداد ، ج 2 ، ص 340
6-دكتر محود خزائلي : اعلام قرآن ، ص 141
7-جاهليت و اسلام ، يحيي نوري ، ص 498-496

0 Comments:

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home