توحش
بسیاری وقتی با اصطلاح توحش برخورد می کنند معنی حیوانی آن را به یاد می آورند در حالیکه مفهوم اجتماعی آن مد نظر است. پس برای ورود به این بحث ابتدا باید تعریف مناسبی از این واژه ارائه کردتوحش به معنی انجام رفتارهای شبیه به انسانهای اولیه و حیوانات است. در جوامع ابتدایی و حیوانی ، انگیزه های زندگی بیشتر در امرار معاش و غریزه جنسی خلاصه می شد. امرار معاش ابتدا از طریق شکار و بعد کشاورزی و دامپروری توسعه یافت. بالاخره اینکه با صنعتی شدن جوامع تغییرات ساختاری در روابط به وجود آمد و فرهنگ صنعتی که به نوعی فرهنگ ماشینی بود بر جوامع حاکم شد. در جامعه صنعتی روابط بر اساس فایده شکل گرفت که این رفتارهای ابتدایی انسان را نیز در بر می گرفت و منظور از جوامع صنعتی جوامع مدرن هست.
توحش اجتماعی
هر چند که انسانها از دیرزمان به صورت قبیله ای زندگی می کردند ، ولی توحش در جامعه امروزی با صورت اولیه خود تفاوت دارد به این معنی که امروزه در جوامع کسی برای امرار معاش نیزه بر نمی دارد که به شکار برود یا اینکه برای جفت گیری گرزهای سنگی بر سر هم نمی کوبند. شرط لازم برای متمدن بودن یک جامعه فقط و فقط آموزش و کیفیت سطح آموزشی آن جامعه است و منظور از آموزش هم آموزش رسم و رسوم قبیله نبوده بلکه آموزش علم و روشهای علمی متناسب با خواست جامعه امروزی که به تجربه کاربرد آن به اثبات رسیده باشد.
پس اگر به جامعه ای برخوردیم که سطح آموزشی آن به معنی کیفی و نه کمی پایین باشد ، با مطالعه در رفتارشناسی آن مجموعه می توان به درجه توحش آن پی برد ولی قبل از آن باید معیارهای توحش را در جامعه بیان کرد.
معیار توحش
انسان به عنوان یک حیوان متکامل چنانچه بخواهد با پیشینه خود ارتباط نزدیک داشته باشد باید آن رفتارها را متناسب با جامعه امروزی همانند سازی کند. شاخصه این رفتارها عبارتست از خلق و خوی تهاجمی و جنگنده یعنی خشونت ( که برای تنازع بقا نیاز داشته ) البته این خصلت امروزه کامل تر و متنوع تر شده و دزدی و فریب و برانگیختن احساس ترحم را هم می توان به آن اضافه کرد.
پارامتر دیگر بحث غرایز است به این معنی که انسان کارهای خود را بر اساس رسیدن به غرایز خود و بالاخص غرایز جنسی مرتب می کند به صورتیکه این شاخصه همه چیزهای دیگر را تحت شعاع قرار می دهد.
مطالعه موردی
در انتها بد نیست به جایگاه جامعه خود از نظر توحش نگاهی داشته باشیم. بر کسی پوشیده نیست که درجه حساسیت مردم نسبت به مواردی که بر خلاف باور آنهاست یا آن را نمی پسندند ، خیلی بالاست. یعنی آمادگی برای درگیری به هر عنوان وجود دارد و حتما شما هم بسیاری دیده اید کسانی را که در کوچه و خیابان با هم دست به یقه می شوند با عنوان اینکه چرا به دوست دختر من نگاه کردی یا چرا به زن من نگاه کردی یا چرا پول منو نمیدی یا چرا به خواهر من چپ نیگا کردی یا اینکه تو حق نداشتی عاشق دوست دختر سابق من بشی یا اینکه چرا عین خر رانندگی می کنی و از این قبیل. البته باید خشونت را ریشه یابی کرد و دید از کجاست .
از نظر غرایز جنسی هم که خدا ملت ما رو توفیق بده صغیر کبیر نمی شناسه از پیرمرد گرفته تا بچه همه به دنبال مخ زنی اند و همه کارهاشون رو هم بر این اساس مرتب می کنند.
همین آلودگی صوتی رو که در سطح جامعه به وفور می بینید تاثیر مخربی بر روان و رفتار آدمها می زاره و درجه وحشیت انسانها رو بالا می بره . البته همه این خصلتها با آموزش و زمان طولانی قابل حل هستند هر چند که آموزشهای فعلی در جهت خلاف هستند. پس اگه می گن که ایرانیها وحشین درسته یا غلطه؟
توحش اجتماعی
هر چند که انسانها از دیرزمان به صورت قبیله ای زندگی می کردند ، ولی توحش در جامعه امروزی با صورت اولیه خود تفاوت دارد به این معنی که امروزه در جوامع کسی برای امرار معاش نیزه بر نمی دارد که به شکار برود یا اینکه برای جفت گیری گرزهای سنگی بر سر هم نمی کوبند. شرط لازم برای متمدن بودن یک جامعه فقط و فقط آموزش و کیفیت سطح آموزشی آن جامعه است و منظور از آموزش هم آموزش رسم و رسوم قبیله نبوده بلکه آموزش علم و روشهای علمی متناسب با خواست جامعه امروزی که به تجربه کاربرد آن به اثبات رسیده باشد.
پس اگر به جامعه ای برخوردیم که سطح آموزشی آن به معنی کیفی و نه کمی پایین باشد ، با مطالعه در رفتارشناسی آن مجموعه می توان به درجه توحش آن پی برد ولی قبل از آن باید معیارهای توحش را در جامعه بیان کرد.
معیار توحش
انسان به عنوان یک حیوان متکامل چنانچه بخواهد با پیشینه خود ارتباط نزدیک داشته باشد باید آن رفتارها را متناسب با جامعه امروزی همانند سازی کند. شاخصه این رفتارها عبارتست از خلق و خوی تهاجمی و جنگنده یعنی خشونت ( که برای تنازع بقا نیاز داشته ) البته این خصلت امروزه کامل تر و متنوع تر شده و دزدی و فریب و برانگیختن احساس ترحم را هم می توان به آن اضافه کرد.
پارامتر دیگر بحث غرایز است به این معنی که انسان کارهای خود را بر اساس رسیدن به غرایز خود و بالاخص غرایز جنسی مرتب می کند به صورتیکه این شاخصه همه چیزهای دیگر را تحت شعاع قرار می دهد.
مطالعه موردی
در انتها بد نیست به جایگاه جامعه خود از نظر توحش نگاهی داشته باشیم. بر کسی پوشیده نیست که درجه حساسیت مردم نسبت به مواردی که بر خلاف باور آنهاست یا آن را نمی پسندند ، خیلی بالاست. یعنی آمادگی برای درگیری به هر عنوان وجود دارد و حتما شما هم بسیاری دیده اید کسانی را که در کوچه و خیابان با هم دست به یقه می شوند با عنوان اینکه چرا به دوست دختر من نگاه کردی یا چرا به زن من نگاه کردی یا چرا پول منو نمیدی یا چرا به خواهر من چپ نیگا کردی یا اینکه تو حق نداشتی عاشق دوست دختر سابق من بشی یا اینکه چرا عین خر رانندگی می کنی و از این قبیل. البته باید خشونت را ریشه یابی کرد و دید از کجاست .
از نظر غرایز جنسی هم که خدا ملت ما رو توفیق بده صغیر کبیر نمی شناسه از پیرمرد گرفته تا بچه همه به دنبال مخ زنی اند و همه کارهاشون رو هم بر این اساس مرتب می کنند.
همین آلودگی صوتی رو که در سطح جامعه به وفور می بینید تاثیر مخربی بر روان و رفتار آدمها می زاره و درجه وحشیت انسانها رو بالا می بره . البته همه این خصلتها با آموزش و زمان طولانی قابل حل هستند هر چند که آموزشهای فعلی در جهت خلاف هستند. پس اگه می گن که ایرانیها وحشین درسته یا غلطه؟