آنالیتیک

تحلیلی بر معارف از نوع سنتی اش

My Photo
Name:
Location: Iran

Tuesday, January 15, 2008

علت و معلول و پدیده تصادفی

برهان علت و معلول یکی از براهین اثبات وجود خدا هست که توسط متکلمین و معتقدین به ادیان و ذهن گرایان مورد استفاده قرار می گیرد . این برهان از مشاهدۀ حوزۀ انسانی به حوزۀ وراء انسانی ( متافیزیکی ) منتج شده و به عبارتی از رابطۀ جزئی بین اشیاء به رابطۀ کلی حاکم بر اشیاء می رسد. این برهان مدعی اینست که هر پدیده ای دارای علتی بوده یا بعبارتی دیگر هر معلولی در پی علتی و هر علتی در پی معلولی به وجود می آید . با استفاده از برهان علت و معلول می توان برهان نظم را توجیه کرد به این معنی که وقتی پدیدۀ منظم یا شی ء منظم مشاهده گردید ، باید به دنبال علت آن گشت که بالطبع با ذهنیات وراء انسانی یک متدین خود آن علت باید منظم و مسلط بر پدیده باشد
معمولا از
پدیدۀ تصادفی به عنوان پدیدۀ بی علت نام برده و آنرا در برابر علت و معلول قرار می دهند . بسیاری پیدایش حیات بر روی کره خاکی را امری بدون علت دانسته و آنرا یک اتفاق ، تصادف ، شانس و از این قبیل می پندارند و عملاَ در مقابل معتقدین به متافیزیک و روحیون قرار می گیرند
با توجه به ضرورت بحث باید علت را به دو صورت کلی
علل مرتبط و غیر مرتبط تقسیم بندی کرد. منظور از علل مرتبط آنست که علت یا مجموعه ای از علتها با برنامه و هدف مشخص شده از قبل در کنار هم چیده شوند به صورتیکه بتوان به نتیجه ای مشخص رسید و این نتیجه می تواند موفقیت آمیز یا توام با شکست باشد. در پی این علت های هدفمند باید خالقی آگاه وجود داشته باشد تا بتواند با رعایت نظم و اصول و تعمدا و با خواست خود به نتیجه ای مطلوب و موفق برسد . پس نظم را اگر به عنوان یک معلول در نظر بگیرید علت آن باید ناظمی آگاه باشد و اینجاست که می فهمیم برهان نظم و برهان علت و معلول دو مفهوم یا دو روش (برهان) نیستند بلکه یکی هستند که از روی هم ساخته شده اند.
میزان وقوف، استعداد، آگاهی و تجربه خالق یک اثر ، می تواند آنرا تبدیل به یک اثر جاودانه یا مبتذل کند. پس قدرت ازلی نباید دچار خطا پذیری شود و با توجه به قدرت نامحدودش اثری را که می توانسته به سرعت خلق کند را موکول به ملیاردها سال کند
چون در طی زمانهای زیاد و با تجربه می توان امور دشوار را سهل کرد که این به نوعی نشاندهنده ضعف خالق است. مثل اینکه اگر شما جواب سئوال را بدانید دلیلی ندارد که وقتی از شما پرسیده شود جواب نداده و موکول به آینده کنید که دال بر جهل شما شود و امکان و موقعیت پیش آمده از شما سلب گردد. البته اگر خالقی مصلحت طلب باشید که برای کارهای خود استخاره می کنید این احتمال وجود دارد. مثل اینکه قرآن در شب قدر دفعتا یعنی یه دفعه به پیامتر نازل شد و این البته به غیر از انزال بیست و سه ساله قرآن به پیامبر هست. یعنی خدای باری تعالی چنین قدرتی داشته که قرآن را یه جا به مخ پیامبر فرو کند و پیامتر هم که فرستاده خداست و با او در ارتباط هست هم چنین گنجایشی داشته و این که مسلمین هم در آن شب مبارک قرآن به کله خود می گذارند به صورت ناآگاهانه مهر تاییدی بر این موضوع می زنند.
علل غیر مرتبط به علت یا علت هایی اطلاق می شود که
به آن منظور و هدفی که در پی آن می آید ارتباط نداشته یا بصورت مستقیم مرتبط نیست مثل اینکه شخصی در حال عبور از خیابان حواسش جمع نباشد و زیر ماشین برود . یعنی حواس پرتی دلیل زیر ماشین رفتن به طور مستقیم نیست در غیر اینصورت افراد حواس پرت باید همیشه زیر ماشین باشند . یا توپی که شما به سمت دروازه شوت می کنید ولی شیشه همسایه را پایین می آورید . درست است که دلیل شکستن شیشه ضربه ای هست که شما به توپ زده اید ولی این کار را شما برای شکستن نکرده اید اینجاست که پدیده تصادفی و اتفاق ، رخ می دهد.

حال که متوجه شدیم که ذهن ما در پی هر پدیده ای علتی را جستجو می کند از کجا مشخص می شود که علل مرتبط هستند یا خیر ؟ به نظر من جواب این سئوال بدیهی است علل مرتبط بارها و بارها می توانند تکرار شده و به تجربه درآیند در حالیکه علل غیر مرتبط (تصادفی)به ندرت اتفاق افتاده مگر در شرایطی ویژه. مثل اینکه شما به شخصی فکر می کنید و در همان زمان هم وی با شما تماس می گیرد به طور حتم احتمال آن خیلی بعید است که در دفعات بعد همچنین اتفاقی بیفتد (از بحث انرژی مغز صرفنظر شود) ولی خب ذهنی که معتقد به نیروی ورا بشری باشد بلافاصله چنین مواردی را دال بر ذهنیات خود می گذارد.